مزایای یادگیری غیررسمی برای سازمان ها

برای سازمانهایی که علاقه مند به رشد کارمندان هستند، ترکیبی از روشهای آموزش رسمی و غیررسمی می تواند رمز موفقیت باشد.

یادگیری غیررسمی به یادگیری خود به خود و موقت مربوط می شود که بیشتر ما هر روز هنگام تغذیه کنجکاوی خود یا جستجوی پاسخ سوالات ریز و درشت خود از محیط پیرامون دریافت میکنیم. به عنوان مثال، ممکن است در مورد تنظیمات رایانه گیر بیفتیم و از گوگل کمک بگیریم تا نحوه تغییر آن را بفهمیم. یا شاید چیزی از یک برنامه تلویزیونی کنجکاوی ما را برانگیخته باشد و ما برای کسب اطلاعات بیشتر ویکی پدیا را جستجو می کنیم.

این ممکن است پیش پا افتاده به نظر برسد، اما برخی از مربیان تخمین می زنند که حدود ۸۰ یا ۹۰٪ از اطلاعاتی که می آموزیم به این روش معمولی و بدون ساختار اتفاق می افتد. در حقیقت، افرادی که به طور منظم یادگیری غیر رسمی را انجام می دهند اغلب با ارزش ترین کارمندان یک شرکت هستند. آنها تمایل دارند که خارج از چارچوب فکر کنند، مهارتهای حل مسئله بهتری دارند و انگیزه بیشتری درخود دارند.

اگرچه برخی از افراد ممکن است با شخصیت هایی سازگارتر با یادگیری غیررسمی متولد شوند، این نیز می تواند یک عادت اکتسابی باشد. بعلاوه، سازمانها بر چگونگی تشویق یا سرکوب یادگیری غیررسمی در محیط کار خود تأثیر دارند. یک محیط اداری که دسترسی کاربر به اینترنت را به شدت کنترل می کند، یادگیری غیررسمی محدود می کند.
اگر ارتباط بین یادگیری غیررسمی و یک تجارت پر رونق فوراً برای شما معنی ندارد، در اینجا ۹ مزیت را یادآور می شویم که ممکن است نظر شما را تحت تأثیر قرار دهد.

  1. این نوعی آموزش است.

با توجه به دسترسی به منابع مناسب، اغلب می توان یک دانش پذیر غیررسمی را رها کرد تا خودش برخی مسائل را رقم بزند. اما آنها همچنین می توانند به همکاران خود آموزش و راهنمایی دهند.

اکثر ما می توانیم شرایطی را یادآوری کنیم که به همکاران خود کمک کرده ایم کار را در محل کار مدیریت کنند و یا حتی دیگران به خود ما کمک کرده اند. چنین کمکی فقط برای شرکت مفید نیست. همچنین باعث ایجاد جو حمایتی در میان همکاران می شود. اگر سازمانها بیش از حد روی اهداف بهره وری تمرکز داشته باشند، ناخواسته می توانند این روحیه را خرد کنند.

  1. ارزان است

یادگیری غیررسمی رایگان نیست، برای یادگیری یک مهارت جدید یا جذب اطلاعات جدید، حتی اگر شخصی این کار را غیررسمی انجام دهد، زمان بر است. اما هزینه زمان و منابع بسیار کمتر از یک دوره رسمی است. از نظر رشد کارمندان، این یک سرمایه گذاری نسبتاً کم خطر است.

  1. این قدرت دهنده است.

به کارمندان اجازه دهید جاهای جالب توجه را کشف کنند و احتمالاً آنها از این کار استفاده خوبی خواهند کرد. این تئوری سیاست معروف ۲۰٪ گوگل بود که کارکنان را ترغیب می کرد که یک روز در هفته را برای اختصاص دادن یک پروژه جانبی اختصاص دهند. در حالی که گوگل از آن زمان این سیاست را اصلاح کرده است، اما توسط بسیاری از مشاغل دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته است.

  1. عملی است.

لحظه های یادگیری غیررسمی معمولاً توسط چیزی که در دست است ایجاد می شود. یک یادگیرنده باید مشکلی را در محل کار حل کند، به یک سوال مشتری را پاسخ دهد یا یک ایده خلاقانه ارائه دهد. این بدان معناست که وقتی کارمندان برای حل این مسئله تلاش می کنند، دانشی که به دست می آورند بلافاصله قابل استفاده است. و به عنوان یک پاداش، دانش به دست آمده در این شرایط معمولاً با دقت بیشتری حفظ می شود.

  1. فوری است

یادگیری رسمی معمولاً به زمان لازم برای تهیه مطالب نیاز دارد. این شامل تلاش قابل توجهی از طرف مربی می شود، وی همچنین باید دوره را تدریس کند و به سوالات فراگیر پاسخ دهد.
در مقابل، با یادگیری غیررسمی، فرآیند شناسایی مطالبی که باید آموخته شود و یادگیری آن، به طور همزمان اتفاق می افتد.

  1. کنجکاوی را برآورده می کند (و به آن پاداش می دهد).

یادگیری غیررسمی اغلب می تواند به عنوان حواس پرتی شناخته شود. با این حال، آیا تا به حال فکر کرده اید که چه مقدار انرژی برای سرکوب انگیزه های کنجکاو صرف می شود؟ اگر شما فردی هستید که مجبور هستید تقریباً به محض اینکه به سوالات خود فکر کنید، به دنبال جواب سوالات خود باشید، احتمالاً می دانید که کنار گذاشتن این انگیزه برای بعد چقدر احساس بدی ایجاد می کند. در حقیقت، انجام این کار ممکن است یک بار روانی نامرئی اضافه کند که به جای تشویق، مانع از بهره وری می شود.

  1. وقفه ای موثرتر را ارائه می دهد.

همه ما در طول روز کاری به استراحت و تعطیلات نیاز داریم تا شاداب و کارآمدتر باشیم. برای برخی از ما، این تعطیلات ممکن است یک پیاده روی کوتاه، یک میان وعده در کافه تریا یا گپ با همکاران در زمان صرف قهوه باشد. لحظه های یادگیری غیررسمی نیز فرصتی را برای دور شدن از کار فراهم می کند. اگر کارمندان شما احساس راحتی کنند می توانند ایده جالبی را در ویکی پدیا جستجو کنند یا در هنگام کار از یک مقاله خبری مطلع شوند، شاید به نظر برسد در حال استراحت و دور شدن از کار هستند ولی در واقع کار بیشتری انجام می دهند.

۸- تفکر جانبی را تشویق می کند.

بیشتر کارفرمایان ارزش تفکر خلاق را تشخیص می دهند. با این حال، خلاقیت غالباً از طریق منابع گسترده تقویت می شود و ارتباطات با موضوع مورد نظر همیشه مشخص نیست. در حالی که کارفرمایان ممکن است منافع فوری را در تشویق کارمندان برای تغذیه کنجکاوی خود مشاهده نکنند، بازدهی ممکن است لحظه ای و غیر منتظره باشد.

  1. یادگیری رسمی را تقویت می کند.

یادگیری غیر رسمی جایگزینی برای یادگیری رسمی نیست. بلکه این دو دست به دست هم می دهند تا افراد را به نتیجه مطلوب برسانند. کارمندی که در یک دوره آموزش رسمی شرکت می کند بدون شک اطلاعاتی را پیدا می کند که ارزش کاوش مستقل را دارد و این اکتشاف مستقل ممکن است به نوبه خود منجر به زمینه های مورد علاقه دیگری شود که ارزش دارد آنها را از طریق یک روش یادگیری رسمی دنبال کنید.

یادگیری غیررسمی عادتی است که سازمان ها می توانند آن را پرورش دهند.

همه ما جمله “شما هر روز چیز جدیدی یاد می گیرید” را شنیده ایم. این برای بسیاری از ما یک واقعیت اجتناب ناپذیر است، اما همچنین می تواند راهی برای زندگی باشد. در واقع، من شرط می بندم که هر کسی که خود را به عنوان “یک یادگیرنده مادام العمر” توصیف کند، احتمالاً به نوعی از افراد تعلق دارد که مقادیر عجیب و غریب یادگیری غیر رسمی را در زندگی خود دنبال می کنند.

برای بیشتر مشاغل، فراگیران طبیعی یک دارایی آشکار هستند. اما برای استفاده بیشتر از یادگیری غیررسمی، سازمان ها باید راه هایی برای ارتقا و تشویق آن در محیط دفتر پیدا کنند. انجام این کار به احتمال زیاد به کارمندان کمک می کند تا با کار خود درگیر شوند، که این فقط می تواند برای شرکت مفید باشد.

سایر مقالات مجله تخصصی آموزش الکترونیکی: