چگونه گرایش های طراحی آموزشی را عملی کنیم

این مقالات روندهای فناوری را با برجسته کردن عامل باحال که باید به آن توجه کنیم، توصیف می کنند. این قطعات مهم هستند و ما باید با روندها و مسائل حوزه خود در ارتباط باشیم.

اما شاید مهم‌تر این باشد که ما نحوه اجرای این روندها را تعیین کنیم. فناوری جالب یک چیز است، اما چه معنایی برای شیوه های طراحی آموزشی دارد؟

این مقاله به شما کمک می‌کند تا برخی از موضوعات و گرایش‌های داغ را شناسایی کنید و با اشاره به منابعی که به شما در عملی کردن آن‌ها کمک می‌کنند، در مسیر درست حرکت کنید.

همانطور که ما دوست داریم در طراحی آموزشی بگوییم خیلی خوب است که چیزی را می دانید، اما با این دانش چه کاری می توانید انجام دهید؟

علم یادگیری

علم مغز یک رشته مهم و در حال تحول است و بر روند طراحی آموزشی تأثیر می گذارد.

در حالی که مهم نیست که ما عملکرد درونی مغز را به روشی که دانشمندان علوم اعصاب انجام می دهند درک کنیم (اگرچه اگر این کار را انجام می دادیم ضرری ندارد)، طراحی های ما با در نظر گرفتن علم پشت سر چگونگی یادگیری افراد بهبود می یابد.

این فراتر از ترجیحات یادگیری و «سبک‌ها» است. چند مفهوم مرتبط با مغز وجود دارد که باید هنگام طراحی دستورالعمل در ذهن داشته باشیم.

طراحان آموزشی چگونه باید این روند را اجرا کنند؟

محدودیت های مغز را در نظر بگیرید. تئوری بار شناختی بیان می کند که یادگیرندگان فقط می توانند مقدار محدودی از اطلاعاتی را که از کانال های ورودی خود (چشم و گوش) به حافظه کاری وارد می کنند، پردازش کنند.

ما شناسه‌ها می‌توانیم اثربخشی یادگیری خود را با استفاده از طرح‌واره‌هایی که یادگیرندگان ممکن است از قبل داشته باشند، یا با کمک به آنها برای ایجاد مدل‌های ذهنی جدید، به حداکثر برسانیم.

برای ساده‌تر کردن، می‌توانید طرح واره‌ها را به عنوان دانش قبلی در نظر بگیرید، که در هنگام آموزش به یادگیرندگان بزرگسال مورد توجه اولیه است.

به یاد داشته باشید، در تجزیه و تحلیل خود، ایده ای از آنچه یادگیرندگان باید قبل از آموزش بدانند، به دست آورید.

یادگیرندگان بزرگسال ترجیح می دهند آنچه را که قبلاً می دانند به اشتراک بگذارند و از طریق فراشناخت از آنچه می دانند آگاه هستند.

آنچه یادگیرندگان می دانند را تصدیق کنید، به آن احترام بگذارید و سپس به گونه ای طراحی کنید که به آنها امکان استفاده از آن را بدهد.

برانگیختن احساسات درگیر کردن احساسات در طول یک تجربه یادگیری، احتمال اینکه از حافظه کاری (کوتاه مدت) در حافظه بلند مدت ذخیره شود، بیشتر می شود.

قصه گویی یکی از رویکردهای مرتبط کردن یادگیری با احساسات است.

محیط های کار مجازی، یادگیری اجتماعی و شناخت تیمی

در حالی که فراشناخت به این معناست که مردم چگونه در مورد فرآیندهای شناختی خود فکر می کنند، شناخت تیمی به این معناست که چگونه گروهی از مردم که معمولاً با هم برای رسیدن به یک هدف مشترک کار می کنند، در مورد آنچه می دانند و چگونه آن را می دانند فکر می کنند.

شناخت تیم مدت‌هاست که یک حوزه مهم تحقیق و مطالعه برای افرادی است که به عنوان اولین پاسخ‌دهنده و در محیط‌های پزشکی پرخطر مانند اتاق‌های اورژانس کار می‌کنند.

اما از آنجایی که تیم های کاری به طور فزاینده ای مجازی می شوند، مهم است که از شناخت تیم آگاه باشیم زیرا به عملکرد کارگران در صنایع مختلف مربوط می شود.

یادگیری اجتماعی یکی از رویکردهای کلیدی برای تقویت شناخت تیم در محیط مجازی است.

این گرایش‌های طراحی آموزشی چه معنایی دارد؟

یادگیری را توسعه دهید که به تیم‌های مجازی کمک می‌کند تا مدل‌های ذهنی مشترک بسازند و/یا تجربه کنند، که منجر به آگاهی بیشتر در محل کار می‌شود.

این به نوبه خود به تیم ها کمک می کند تا به شرایط متغیر با چابکی بیشتری پاسخ دهند.

یادگیری اجتماعی را در طرح های خود بگنجانید، به خصوص برای اهداف آموزشی داخلی. فرصت هایی برای اشتراک گذاری، همکاری و ارتباط از طریق تجربیات ایجاد کنید.

از یادگیری اجتماعی در آموزش تیمی برای کمک به افزایش مهارت‌های آگاهی در محل کار استفاده کنید، کاری که اعضای تیم‌های بزرگ تقریباً ناخودآگاه انجام می‌دهند تا بتوانند به هم تیمی نیازمند کمک کنند.

زمانی که تیم ها به طور کامل یا جزئی مجازی هستند، دستیابی به این امر دشوارتر است.

به خاطر داشته باشید که یادگیری اجتماعی به صورت غیر رسمی اتفاق می افتد.

مراقب محدودیت های مربوط به امنیت باشید. بسیاری از محیط های کاری اجازه استفاده از پلتفرم های رسانه های اجتماعی را نمی دهند.

به یاد داشته باشید، برای دستیابی به یادگیری اجتماعی مجبور نیستید از شبکه های اجتماعی استفاده کنید.

فقط راه های خلاقانه ای برای ترکیب یا تشویق یادگیری اجتماعی و شناخت تیمی پیدا کنید.

آموزش مبتنی بر شایستگی

کارفرمایان به طور فزاینده ای خواستار این هستند که فارغ التحصیلان اخیر بتوانند ادعای مهارت ها و توانایی های خود را اثبات کنند.

در غیر این صورت، آنها در نهایت با کارمندان تحصیل کرده دانشگاهی سروکار دارند که در مورد مهارت ها و دانش عملی کوتاهی می کنند.

دانشجویان نیز در مواجهه با هزینه های آموزش عالی و خواسته های کارفرمایان، اصرار دارند که تحصیلات آنها به مهارت ها و قابلیت های قابل اندازه گیری منجر شود و به طور فزاینده ای، کارفرمایان به مدرکی نیاز دارند که نشان دهد سرمایه گذاری آنها در آموزش کارکنان بازدهی خواهد داشت.

یک برنامه مبتنی بر شایستگی با شناسایی شایستگی های مورد نظر (مشابه مدارک در شرح شغل، اما قابل اندازه گیری تر) شروع می شود و سپس آموزش به گونه ای طراحی می شود که آن شایستگی ها را آموزش و ارزیابی کند.

این روند برای شناسنامه ها چه معنایی دارد؟

نیازسنجی کامل انجام دهید. بهتر است آماده باشید. برای بررسی آنچه که مشتری شما از آن به عنوان شایستگی تعریف می کند، سوالاتی بپرسید یا به او کمک کنید تا بفهمد چه چیزی یک شایستگی را تعریف می کند.

تکالیف خود را در مورد طراحی شایستگی ها و آموزش های مرتبط و نحوه تشکیل آنها از یک برنامه مبتنی بر شایستگی انجام دهید.

اطلاعات بزرگ

مطمئناً این یک کلمه پر سر و صدا است، اما واقعی است. اگرچه بسیاری از شناسه‌ها با اعداد و گزارش‌ها درگیر نشده‌اند، اما واقعیت این است که تجزیه و تحلیل داده‌های مبتنی بر فناوری مهم است و ما باید بدانیم که مشتریان ما به دنبال چه نوع داده‌هایی هستند و مشتریان چه نوع داده‌هایی دارند که می‌تواند به آموزش کمک کند.

برای مثال، مشتریان ممکن است داده‌های ارزیابی از برنامه‌هایی مشابه آنچه از شما خواسته شده است داشته باشند.

تمایل فزاینده ای برای داده های بیشتر و انواع گزارش های مختلف برای محصولات یادگیری وجود دارد و همه ما در آموزش و توسعه باید با این روند همگام باشیم.

شناسه‌ها در مورد کلان داده چه اقداماتی باید انجام دهند؟

بیاموزید که چگونه داده های بزرگ در تجزیه و تحلیل و ارزیابی نقش دارند.

در تجزیه و تحلیل خود در مورد داده ها و گزارش ها سؤالاتی را بگنجانید. اگر می‌دانید مشتری شما چه داده‌هایی را جمع‌آوری می‌کند، می‌توانید برنامه آموزشی را با در نظر گرفتن آن طراحی کنید.

 Jo Coulson از SweetRush، با نام مستعار Dear Jo، در مورد این موضوع در “ارزیابی برنامه آموزشی شرکتی باید یک عادت باشد” می نویسد.

اگر از آنها مطلع هستید، داده ها و گزارش ها را مطالعه کنید تا مشخص کنید طراحی شما چگونه کار می کند. این می تواند از طرح های آینده خبر دهد.

به xAPI ( که همچنین به عنوان Tin Can API یا Experience API نیز شناخته می‌شود) و ویژگی‌های جدید LMS مرتبط، توجه داشته باشید، زیرا این دانش به ما امکان می‌دهد تا در مورد سطوح تعامل و مکان‌هایی که ممکن است نیاز به انجام تنظیمات داشته باشیم، نتیجه‌گیری بهتری داشته باشیم.

یادگیری شخصی

نهایت در یادگیری محوری! یادگیری را می‌توان به روش‌های مختلفی شخصی‌سازی کرد – از مواردی مانند گواهی شخصی پس از اتمام تا یک تجربه کاملاً انطباقی که با گذراندن دوره توسط دانش پذیران تنظیم می‌شود.

این روند طراحی آموزشیبرای شناسه ها چه معنایی دارد؟

روشی را در نظر بگیرید که وب سایت هایی مانند آمازون یک تجربه شخصی سازی شده برای کاربران ایجاد می کنند.

تجارب شخصی شده در حال تبدیل شدن به یک هنجار هستند و یادگیری طراحی باید از همین روش پیروی کند.

موتورها و رویکردهای تطبیقی ​​را در نظر بگیرید. تعاریف و رویکردهای مختلفی وجود دارد، اما به طور خلاصه، یادگیری تطبیقی ​​به این معنی است که نرم افزاری وجود دارد که با پیشرفت دانش پذیر تنظیم می شود و محتوا را در صورت نیاز ارائه می کند.

محیط های یادگیری را تصور کنید که در زمان واقعی با ورودی ها یا مکان یادگیرندگان تغییر می کنند یا تطبیق می یابند.

یادگیری افزوده جایی است که واقعیت مجازی دهه ۱۹۹۰ با قرن ۲۱ ملاقات می کند، به عنوان مثال، ادغام فعالیت های یادگیری بر اساس مختصات GPS.

تصور کنید این نوع فعالیت ها را به Experience API (xAPI) متصل کنید، که یکی دیگر از موضوعات داغ است!

یادگیری نانو در مقابل آموزش الکترونیکی مینی

همانطور که یادگیری متحرک‌تر می‌شود، مهم‌تر می‌شود که ما برای آن طراحی کنیم.

اغلب اوقات ما آموزش الکترونیکی طراحی شده برای صفحه نمایش های بزرگ را می گیریم و آن را به یک برنامه تبدیل می کنیم یا آن را واکنش گرا می کنیم و آن را استراتژی موبایل می نامیم.

یادگیری موبایلی باید بایت سایز یا، به قول برخی، یادگیری نانو باشد.

شناسه ها چگونه باید به این روند نزدیک شوند؟

آن را کوتاه و ساده نگه دارید. درک کنید که یادگیرندگان چگونه در حال حرکت با برنامه های آموزشی متفاوت تعامل دارند.

تصور کنید صبح آن‌ها در اتوبوس یا مترو رفت‌وآمد دارند تا چیزی به آن‌ها بیاموزید… زیرا این تمام زمانی است که می‌توانند در یک جلسه به شما بدهند.

از مشتریان سؤالات درست بپرسید تا منظور آنها را در هنگام درخواست «آموزش متوالی» متوجه شوید.

کاترین دیویس برخی از این سوالات کلیدی را در مقاله خود با عنوان “M-Learning: آیا برای سازمان شما مناسب است؟” بازگو می کند.

گیمیفیکیشن و جریان

گیمیفیکیشن فرصت فوق العاده ای برای صنعت ما ارائه می دهد. برای ادامه، ID ها باید در این زمینه ماهرتر شوند و مهارت های تفکر مانند طراحان بازی را توسعه دهند، که به مهارت های متفاوتی نسبت به آموزش الکترونیکی نیاز دارد.

مشتریان شما ممکن است از این رویکرد استفاده کنند، زیرا به نظر جالب و سرگرم کننده است.

برعکس، ممکن است با مشتریان و/یا مدیرانی روبرو شوید که ارزشی را در رویکرد بازی‌سازی یا داستان سرایی نمی‌بینند.

ما نمی خواهیم مردم بازی کنند. ما باید کاری کنیم که آنها وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند.

مهم است که بتوانید تعیین کنید که گیمیفیکیشن کجا، چه زمانی و برای چه کسی مناسب است.

شناسه ها چگونه باید به روند گیمیفیکیشن نزدیک شوند؟

بازی کنید. یکی از راه های افزایش طراحی بازی، انجام بازی است. آنها را از یک فروشگاه برنامه تهیه کنید یا تماشا کنید که کودکان با آنها بازی می کنند تا ببینید چگونه با عناصر درون آنها تعامل دارند (این کار مورد علاقه ما است).

در نظر داشته باشید که آیا مخاطبان شما از این رویکرد یادگیری استقبال می کنند یا خیر. مانند بسیاری از رویکردها، این یکی برای همه مناسب نیست.

درباره جریان، انگیزه و گیمیفیکیشن بیشتر بدانید. Flow، اصطلاحی که توسط Mihaly Csikszentmihalyi ابداع شده است، آن احساس درگیری کامل است که زمانی به وجود می آید که ما کاملاً درگیر بازی هستیم. Csikszentmihalyi ادعا می کند که جریان را می توان کنترل کرد و نباید آن را به شانس واگذار کرد. عناصر بازی که موثر هستند به این دلیل هستند که جریان را آغاز می کنند.

گرایش های طراحی آموزشی

جالب است که ببینیم این گرایش‌های طراحی آموزشی چگونه پدیدار می‌شوند و توسعه می‌یابند.

مقالات و کتاب‌ها ایده‌های تازه‌ای را در اختیار ما قرار می‌دهند و مشتریان و پروژه‌ها به ما این فرصت را می‌دهند که دست به کار شویم.

این گرایش‌ها با کشف مخاطبان و محیط‌هایی که می‌توانند در آن رشد کنند، رشد می‌کنند و ارزش خود را نشان می‌دهند.

بیشتر صنایع به سرعت در حال تغییر هستند و تغییرات می تواند دلهره آور به نظر برسد.

با این حال، یکی از هفت عادت معروف استفن کاوی، ما را تشویق می‌کند تا برنامه‌ای برای خود نوسازی کنیم، از جمله یادگیری و تحقیق برای رشد ذهنی.

ما خوش شانس هستیم که شناسه هایی با ابزار و استقامت برای تحقیق، یادگیری، تغییر و ترکیب بهترین شیوه ها برای موثرتر کردن کارمان داریم.

امیدواریم اکنون با بررسی روندها، این چشم انداز برای شما کمتر دلهره آور به نظر برسد، و این “قطب نما” شما را در مسیر درست راهنمایی کرده و شما را تشویق کند تا خود را برای یادگیری بیشتر به چالش بکشید.

سایر مقالات مجله تخصصی آموزش الکترونیکی: