دسترسی به آموزش آنلاین باکیفیت یک حق اساسی است

مانند هر مورد دیگری، نظرات در مورد یادگیری آنلاین متفاوت است و افراد رویکردهای متفاوتی نسبت به آن دارند.
اما صرف نظر از اینکه فکر می کنید آموزش آنلاین گزینه خوبی است یا بد ، باید بدانیم در حال حاضر وجود داشته و ظاهرا گزینه ای است که از آن راه گریزی نیست.

علی رغم ادعاهایی درباره دموکراتیزه کردن آموزش از طریق دوره های آنلاین رایگان دانشگاه و منابع آموزشی آزاد ، برخی از دانشجویان متاسفانه به آن دسترسی درستی نداشته و در واقع دچار شکاف دیجیتالی هستیم.
دانش پذیران نه تنها به گوشی های هوشمند و رایانه، اتصالات فیزیکی به اینترنت و سخت افزار مناسب ، بلکه به آشنایی با فناوری برای کارایی یادگیری آنلاین نیاز دارند.

دانشگاه ها و دولت ها برای بهبود دسترسی به این منابع و جلوگیری از به خطر افتادن منافع برخی از محروم ترین دانشجویان باید اقدامات بیشتری انجام دهند.

اتصالات ناهموار

در طی ده سال بین ۱۹۹۸ و ۲۰۰۸ ، دسترسی به اینترنت در منازل به طرز چشمگیری افزایش یافته است و همچنان در حال صعود است.

اما این افزایش به طور مساوی توزیع نشده است. در خانوارهای بدون فرزند ، دسترسی از کمتر از یک در پنج خانوار به سه در پنج خانوار رسیده است. اما در خانوارهای دارای فرزند حتی بیشتر از چهار برابر شده است، تقریباً از هر پنج خانوار.

نسل جدید دانشجویان نسبت به نسل قبل ارتباط بیشتری دارند. اما حتی در این نسل نیز تفاوت های زیادی در کیفیت دسترسی وجود دارد.

کسانی که والدینشان ۲۰٪ درآمدزایی بالاتری دارند تقریباً می توان گفت در خانه اینترنت خواهند داشت. اما اگر درآمد والدین از ۲۰٪ پایینتر آنها ممکن است هنوز تنها در مدرسه یا دانشگاهها به اینترنت دسترسی داشته باشند که این دسترسی مداوم نیست.

تقسیم دیجیتال

از این واقعیت که شکاف دیجیتالی وجود دارد ، گریزی نیست. دولت این موضوع را به رسمیت شناخته است و در تلاش است تا استراتژی های یادگیری الکترونیکی، به ویژه در آموزش و آموزش حرفه ای، برای گروه هایی مانند دانشجویان بومی ، افراد معلول و بیکاران ایجاد کند.

اما بسیاری از گروه های دیگر ، از جمله دانش پذیرانی روستایی و از راه دور ، دانش پذیران منزوی کلانشهرها و افرادی که مهارت سواد انگلیسی ضعیفی دارند نیز نیاز به کمک دارند.

هر گروه به رویکردی متفاوت نیاز دارد. در حال حاضر اقداماتی برای رفع نیازهای متنوع انجام شده است اما در حال حاضر به راحتی می توان فهمید که مشکل در کجای کار است.

یک هدف مشترک خوب است ، یک استراتژی مشترک نه. به عنوان مثال ، جوامع بومی به یک رویکرد دقیق تر نسبت به یک سیاست همه جانبه برای عموم جامعه نیاز دارند. این امر در مورد سایر گروه های هدف نیز صادق است.

همه تخم مرغ های دیجیتال ما در یک سبد است

دولت ها باید از محصور بودن در یک حالت خارج شوند. وقتی دولت تعهد داد که “یک لپ تاپ برای هر کودک” بدهد در واقع به معنای این است که لپ تاپ یک مدرسه است، مکانی که کودکان هر روز زمان یادگیری خود را در آن می گذرانند.

دولت ها و دانشگاه ها باید بدانند که یادگیری آنلاین برای پاسخگویی به نیازهای متنوع جغرافیایی ، فرهنگی و منابع دانشجویان ما ، نیاز به همه چیز ، ترجیحاً ۲۴ ساعته ۷ روز و در بیشتر دستگاهها وجود دارد.

دولت این کار را با شبکه پهنای باند ملی انجام داده است: این سرویس، خدمات دسترسی سریع و گسترده به پهنای باند مناسب را فراهم می کند و تصمیم گیری در مورد بهترین بهره برداری از آن را برای نیازهای خود به کاربران و یا سازمانها می سپارد.

یادگیری انعطاف پذیر می طلبد که دولت ها و موسسات آموزشی در همه سطوح مستقیماً با جوامع هدف درگیر شوند و منابع مورد نیاز را در اختیار آنها قرار دهند و در عین حال به آنها آزادی استفاده از منابع برای تأمین نیازهای خاص داده شود.

حق یادگیری آنلاین دارید؟

یادگیری آنلاین می تواند برخی از اشکال نابرابری آموزشی را برطرف کند ، اما همچنین می تواند سایر موارد را تداوم بخشد.

ما خطر تکرار اشتباهات گذشته و تداوم نابرابری آموزشی را داریم. مانند دسترسی به آموزش خصوصی ، یادگیری آنلاین با یک مانع هزینه همراه است. کسانی که توانایی استفاده از فناوری هوشمندتر ، اتصال بهتر و سریعتر و دسترسی ۲۴ ساعته را دارند از مزایای آن بهره مند می شود در حالی که کسانی که توانایی این کار را ندارند از کیفیت دسترسی یکسانی برخوردار نخواهند شد.

ما به عنوان یک جامعه باید تصمیم بگیریم که آیا آموزش آنلاین با کیفیت بالا یک امتیاز است یا یک حق اساسی است.

سایر مقالات مجله تخصصی آموزش الکترونیکی: