در سال ۱۹۶۱ جروم برونر، روانشناس آمریکایی، مدل یادگیری کشف را معرفی کرد.
یادگیری کشفی چیست؟
یادگیری کشفی توسط جروم برونر معرفی شد و روشی برای آموزش مبتنی بر تحقیق است.
این نظریه رایج، فراگیران را تشویق میکند تا بر تجربیات و دانش گذشته تکیه کنند، از شهود، تخیل و خلاقیت خود استفاده کنند و به جستجوی اطلاعات جدید برای کشف حقایق، همبستگیها و حقایق جدید بپردازند.
یادگیری به معنای جذب آنچه گفته شده یا خوانده شده نیست، بلکه به طور فعال به دنبال پاسخ و راه حل است.
۵ اصل مدل یادگیری اکتشافی
مدل یادگیری کشفی، ۵ اصل زیر را ادغام می کند
اصل اول: حل مسئله.
مربیان باید با ترکیب اطلاعات موجود و تازه کسب شده و ساده کردن دانش، فراگیران را راهنمایی و تشویق کنند تا به دنبال راه حل باشند.
به این ترتیب، یادگیرندگان نیروی محرکه یادگیری هستند، نقش فعالی را ایفا میکنند و از طریق فعالیتهایی که خطرات، حل مسئله و بررسی را تشویق میکنند، کاربردهای گستردهتری برای مهارتها ایجاد میکنند.
اصل دوم: مدیریت یادگیرنده.
مربیان باید به شرکت کنندگان اجازه دهند که به تنهایی یا با دیگران کار کنند و با سرعت خودشان یاد بگیرند.
این انعطافپذیری، یادگیری را دقیقاً برعکس توالی ایستا دروس و فعالیتها میسازد، یادگیرندگان را از استرسهای غیرضروری رهایی میبخشد و باعث میشود آنها احساس کنند که یادگیری خود را دارند.
اصل سوم: یکپارچه سازی و اتصال.
مربیان باید به یادگیرندگان بیاموزند که چگونه دانش قبلی را با دانش جدید ترکیب کنند و آنها را تشویق کنند تا با دنیای واقعی ارتباط برقرار کنند.
سناریوهای آشنا اساس اطلاعات جدید می شوند و یادگیرندگان را تشویق می کنند تا آنچه را که می دانند گسترش دهند و چیز جدیدی ابداع کنند.
اصل چهارم: تحلیل و تفسیر اطلاعات.
یادگیری اکتشافی، فرآیندمحور است و محتوا گرا نیست و بر این فرض استوار است که یادگیری مجموعه ای از واقعیت ها نیست.
فراگیران در واقع به جای حفظ کردن پاسخ صحیح، یاد می گیرند که اطلاعات به دست آمده را تجزیه و تحلیل و تفسیر کنند.
اصل پنجم: شکست و بازخورد.
یادگیری تنها زمانی اتفاق نمی افتد که پاسخ های مناسب را پیدا کنیم. این کار از طریق شکست نیز رخ می دهد.
یادگیری اکتشافی بر یافتن نتیجه نهایی مناسب تمرکز نمی کند، بلکه چیزهای جدیدی است که در این فرآیند کشف می کنیم.
و این وظیفه مربی است که بازخورد ارائه دهد، زیرا بدون آن یادگیری ناقص است.
تکنیک های مدل یادگیری اکتشافی
جلسات آموزشی یادگیری اکتشافی باید به خوبی طراحی شده، بسیار تجربی و تعاملی باشد.
مربیان باید از داستان ها، بازی ها، وسایل کمک بصری و سایر تکنیک های جلب توجه استفاده کنند که باعث ایجاد کنجکاوی و علاقه می شود و یادگیرندگان را به روش های جدید تفکر، عمل و تأمل هدایت می کند.
تکنیکهای مورد استفاده در یادگیری اکتشافی میتواند متفاوت باشد، اما هدف همیشه یکسان است و آن این است که دانش پذیران به تنهایی به نتیجه نهایی برسند.
با کاوش و دستکاری موقعیتها، مبارزه با پرسشها و بحثها، یا با انجام آزمایشها، یادگیرندگان به احتمال بیشتری مفاهیم و دانش تازه کسب شده را به خاطر میآورند.
مزایا و معایب کلیدی مدل یادگیری کشفی
یادگیری اکتشافی دارای مزایای کلیدی بسیاری است، مانند:
- انگیزه، مشارکت فعال و خلاقیت را تشویق می کند
- می توان آن را با سرعت دانش پذیر تنظیم کرد
- استقلال را ترویج می کند
- سطوح بالاتری از حفظ مطالب توسط دانش پذیران را تضمین می کند
با این حال، مانند همه مدل ها، ایرادات کمی نیز دارد که می توان آنها را به شرح زیر خلاصه کرد:
به یک چارچوب محکم نیاز دارد، زیرا سرگردانی بی پایان و جستجوی پاسخ ممکن است گیج کننده باشد.
این روش نباید به عنوان یک روش آموزشی اصلی مورد استفاده قرار گیرد، زیرا در عمل محدودیت هایی دارد و ممکن است آموزش ناکافی ایجاد کند.
مربیان باید به خوبی آماده باشند و سوالاتی را که ممکن است دریافت کنند پیش بینی کنند و بتوانند پاسخ ها یا دستورالعمل های مناسب را ارائه دهند.
در یک سطح معین، این ایده را رد می کند که مهارت ها و دانش قابل توجهی وجود دارد که همه یادگیرندگان باید به یادگیری آن نیاز داشته باشند.