مفهوم یادگیری اجتماعی می تواند تا حدودی مبهم باشد.
اگر ما در معناشناسی بیش از حد فکر کنیم، متوجه می شویم که یادگیری اجتماعی می تواند تا حدودی زائد به نظر برسد.
تعریف کتاب درسی برای یادگیری اجتماعی به شرح زیر است:
نظریه یادگیری اجتماعی (آلبرت بندورا) معتقد است که یادگیری یک فرایند شناختی است که در یک زمینه اجتماعی اتفاق می افتد و می تواند صرفاً از طریق مشاهده یا آموزش مستقیم، حتی در صورت عدم تولید مثل موتور یا تقویت مستقیم، رخ دهد.
به بیان ساده تر: یادگیری اجتماعی هنگامی اتفاق می افتد که ایده های جدید را مشاهده می کنیم (یا به آنها گفته می شود).
به عبارت دیگر، برای یادگیری یا اجرای آنها نیازی به انجام فیزیکی این ایده های جدید ندارید.
همانطور که مردم ایده هایی را می آموزند که ما یاد می گیریم. این اشتراک گذاری در زمینه های مختلف، حتی دیجیتالی مانند شبکه های اجتماعی، غیررسمی است.
حتی ممکن است درک از یادگیری اجتماعی دشوار باشد، تأثیری که می تواند بر روی یک سازمان بگذارد بسیار قابل توجه است.
اینفوگرافی زیر (ایجاد شده توسط بلوم فایر) برخی از نتایج مثبتی را که می تواند ناشی از اجرای آگاهانه یک برنامه یادگیری اجتماعی در سازمان شما باشد، به اشتراک می گذارد.
جای تعجب نیست که بیشتر داش پذیران گزارش می دهند که از طریق کانالهای غیر رسمی(در اغلب اوقات) بهتر یاد می گیرند.
با وجود این، بسیاری از شرکت ها هنوز مایل به سرمایه گذاری گسترده در آموزش رسمی تر هستند.
شاید به این دلیل است که به نظر می رسد ایجاد بازده از رویدادهای آموزش رسمی آسان تر است.
در حالی که مطمئناً فرایندهایی برای تعیین بازده آموزش وجود دارد، اما فقط به ابتکارات رسمی محدود نمی شوند.
همانطور که در زیر اشاره شده است، بازده یادگیری اجتماعی نیز می تواند ایجاد شود.
در نهایت ما فکر می کنیم یک سازمان به ترکیب خوبی از فرصت های یادگیری رسمی و غیررسمی (اجتماعی) نیاز دارد.
با توجه به اینکه یادگیری اجتماعی معمولاً همان چیزی است که اکثر مردم یاد می گیرند، احتمالاً ایده خوبی است که شرکت ها فرهنگ یادگیری اجتماعی خود و نحوه پرورش آن را درک کنند.