درگیر شدن در صنعت کسب درآمد به این معنی است که باید کاملاً در مورد نحوه یادگیری و بهترین کار فکر کنیم. ما در مورد بسیاری از استراتژی ها و تاکتیک های طراحی دستورالعمل هایی نوشته ایم. هرکدام با مطالعات شایسته، پشتیبان ادعاهای خود هستند.
هر ساله برنامه های جدیدی منتشر می شود و نظریه های مرسوم در مورد ایجاد دوره استفاده می شود. همه اینها بسیار هیجان انگیز است و اگر شما یک یادگیرنده هستید، پس شما هم عاشق ذره ذره آن خواهید بود.
هرچقدر که همه این نوآوری ها سرگرم کننده باشد، ما نمی توانم گاه به گاه نقش “مدافع شیطان” را بازی کنیم.
به طور خاص، ما اندیشیدیم که آیا در مورد یادگیری بیش از حد فکر می کنیم؟ آیا ممکن است آنچه مردم واقعاً به آن علاقه دارند، نکته مهم بعدی باشد و لزوماً مولفه اساسی یادگیری نیست: انتقال مجدد (و جذب) اطلاعات جدید چطور؟ آیا ما بیش از تأثیرگذاری عملی محتوای یادگیری که ارائه می دهیم، درگیر نظریه های یادگیری می شویم؟
در پایان روز ما سوالی که بیشترین اهمیت را دارد می پرسیم:
آیا دانش پذیران می توانند سلسله مراتب درس را بفهمند و از آن استفاده کنند؟
معلمان باید برنامه های درسی خود را ارزیابی كنند، توسعه دهندگان كسب مهارت باید از ابزار اندازه گیری استفاده كنند و كارگاه ها باید راه هایی برای تمرین برنامه پیدا كنند.
به عبارت دیگر: بگذارید آنچه واقعاً مهم است را فراموش نکنیم. در بیشتر موارد، ما فکر می کنیم همه افراد درگیر در صنعت یادگیری همچنان در موضع خود باقی می مانند.