آیا تا به حال توجه کرده اید که چگونه جذب برخی از اطلاعات دوره شما برای برخی از دانش پذیران بیشتر از دیگران است؟ دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است چنین باشد، اما یکی از این دلایل ممکن است مربوط به طرح های ذهنی باشد.
به زبان ساده، طرحواره ذهنی چارچوبی است که مغز ما برای سازماندهی و ذخیره اطلاعات از آن استفاده می کند. طرحواره ها ابزاری هستند که به ما کمک می کنند تا اطلاعات دریافتی را از دنیای اطراف به سرعت جذب کرده و آنها را با تجربیات دیگر مرتبط کنیم. این امر به ما کمک می کند تا آن اطلاعات را بهتر به خاطر بسپاریم و با دقت بیشتری تصمیم بگیریم.
به آن مانند رانندگی فکر کنید: شما باید نه تنها نحوه کار با وسیله نقلیه، بلکه قوانین جاده را نیز بیاموزید تا با رانندگان دیگر به مشکل نخورید. جای تعجب نیست که با گسترش رانندگی در سراسر جهان، بسیاری از کشورها، بسیاری از علائم و نشانه های رانندگی را تصویب می کنند، به همین دلیل شش ضلعی قرمز در سطح بین المللی به عنوان علامت “STOP” شناخته می شود.
برای بیشتر ما، هرچه به زندگی روزمره خود می پردازیم، می توانیم اطلاعات جدید را به آسانی با تجربیات گذشته خود جذب کنیم، دقیقاً مانند این که اگر در یک کشور خارجی رانندگی کنیم و با آن شش گوش قرمز آشنا روبرو شویم می دانیم منظور چیست. اما اگر اتومبیل های آن کشور جدید از خلاف جهت جاده ای که قبلاً عادت کرده بودیم، حرکت می کردند چه؟ این می تواند مانند مواجهه با یک طرح جدید و متناقض با آنچه ما قبلاً آموخته ایم بوده، و گمراه کننده و گیج کننده باشد.
این پیامدهای قابل توجهی برای یادگیری دارد. هرچه بیشتر بتوانید محتوای خود را با طرح های ذهنی آشنا کنید که دانش پذیران با آن آشنا هستند، موفقیت بیشتری در کمک به آنها در رابطه با دوره خود خواهید داشت. اما اگر دوره شما با این طرح ها در تعارض باشد، باید بیشتر تلاش کنید. در اینجا چند نکته وجود دارد که باعث می شود طرحواره های ذهنی به نفع شما باشد.
- در مورد تجربیات دانش پذیر خود بیاموزید و متوجه شوید که با موضوع شما چگونه مرتبط است.
اگر قبل از شروع دوره خود بتوانید کمی در مورد فراگیران خود بیاموزید، ایجاد یک طرحواره کمک می کند تا زمان یادگیری راحت تر باشید. در هنگام پیوستن به دانش پذیران، چیزی را به عنوان یک ورودی کوتاه در نظر بگیرید. سپس از نحوه ارتباط دوره شما با زندگی روزمره آنها پاسخ دهید.
متناوباً، به دنبال گرایش ها باشید تا نوع یادگیرندگانی را که در دوره خود جذب می کنید، آشنایی آنها با موضوع مورد نظر و انتظاراتی را که از شروع کار دارند، درک کنید. از این اطلاعات برای پیشرفت در طول زمان استفاده کنید.
همچنین هنگامی که دانش پذیران دوره را به پایان می رسانند، یک نظرسنجی در نظر بگیرید و از آنها بپرسید که چگونه می توانید مطالب خود را متناسب با تجربیات و انتظارات آنها متناسب کنید.
- چندین نقطه مرجع برای لمس هرچه بیشتر تجربیات فراهم کنید.
در اینجا مثالی دیگر وجود دارد که به شما کمک می کند تا طرح ها را در محل کار خود تجسم کنید: بسیاری از استادان بزرگ شطرنج موفق هستند زیرا می توانند الگوها را در صفحه شطرنج تشخیص دهند و به سرعت آنها را با توجه به تجربیات قبلی بازی هایی که انجام داده اند یا مشکلات شطرنجی را که حل کرده اند، ترسیم کنند. این تجربه همان چیزی است که به آنها امکان پاسخگویی سریع به حرکت ها را می دهد. از آنجا که شطرنج قوانین سختگیرانه ای بر نحوه تنظیم تخته و حرکت مهره ها دارد، تخته ها تمایل دارند خود را به تعداد مشخصی از الگوها تنظیم کنند.
با این حال، اگر قرار بود مهره های شطرنج را به طور تصادفی روی تخته قرار دهید، یک حرکت استاد بزرگ مدت بیشتری طول می کشید، زیرا این الگوهای تصادفی مربوط به یکی از طرح های شناخته شده آنها نیست.
دشوار است بدانید که فراگیران شما چه تجربه ای را در کلاس به وجود می آورند، بنابراین پیش بینی اینکه کدام مثال به هدف برخورد کند و کدام یک بی نتیجه شود دشوار است. اما هرچه تنوع بیشتری در نمونه های خود ارائه دهید، به احتمال زیاد موضوعی را مورد توجه مخاطبان خود قرار می دهید.
- اصطلاحات را با احتیاط معرفی کنید.
اصطلاحات عمومی برای بسیاری از دانش پذیران سد معبر است. هرچه متن متمایل به اصطلاحات بیشتری باشد، یادگیرندگان برای درک آن باید بیشتر تلاش کنند. این بدان معنا نیست که اصطلاحات بد است. در واقع، برای ارجاع سریع ایده های پیچیده بسیار مهم است. (در واقع ، “طرحواره های ذهنی” خود اصطلاح است.)
بنابراین، در حالی که فراگیران برای پیشرفت در یک دوره، در نهایت باید کلمات اصطلاحات اصولی را بیاموزند، مهم این است که این کار را به آرامی انجام دهید. قبل از استفاده منظم از اصطلاحات جدید ، قبل از استفاده منظم از متن، از بیگانگی دانش پذیران اجتناب کنید و واژه نامه ای ارائه دهید که اگر فراموش کنند، به راحتی می توانند به آن مراجعه کنند.
۴ – فراگیران را تشویق کنید تا آموخته های خود را به روشی که برای آنها آشنا است، دوباره تنظیم کنند.
هر فراگیر قرار است مجموعه ای متفاوت از تجربیات را بدست آورد. می توانید تمام تلاش خود را بکنید تا دوره خود را با آنها تطبیق دهید، اما ممکن است حتی مفیدتر باشد که از آنها بخواهید خودشان در آن روند شرکت کنند.
همانطور که فراگیران تجربیات خود را به اشتراک می گذارند، ممکن است به همان اندازه که از دوره شما یاد می گیرند از یکدیگر نیز یاد بگیرند.
۵- به فراگیران خود فرصت دهید تا اطلاعات را با سرعت خودشان جمع کنند.
هرچه افراد باهوش شما بتوانند خود را در مسیر واقعی خود قرار دهند، موقعیت بهتری برای جذب اطلاعات در دراز مدت دارند. این می تواند برای برخی از مدرسان چندان خوش آیند نباشد، به خصوص اگر آنها نگران باشند که یادگیرندگانی که خودشان را با سرعت پیش می برند، به سادگی از دوره خارج می شوند.
با این حال، یک روش بهتر برای غلبه بر این مشکل، تشویق دانش پذیران برای تقویت انگیزه ذاتی آنها خواهد بود. فراگیران باانگیزه وقتی با مطالب دشواری روبرو می شوند سرسختی بیشتری نشان می دهند و به جای اینکه آنها را تحت فشار قرار دهد، به دلیل اینکه برای ادامه کار تحت فشار قرار می گیرند، کار را برای درک واقعی آن انجام می دهند.
برای تقویت طرح های ذهنی، مفاهیم خود را از یکدیگر جدا کنید.
هرچه بیشتر یادگیرنده کار کند، طرحواره های ذهنی قویتر می شود. به همین دلیل، مهم است که به ساختار دوره خود نگاهی بیندازید و مطمئن شوید که همه چیز به خوبی در کنار هم قرار می گیرد. اگر یک درس را صرف ساخت یک مجموعه از مفاهیم مرتبط کنید و سپس در درس بعدی به چیزی کاملاً متفاوت بپردازید، ادامه این کار برای دانش پذیران بسیار دشوار است.
با این حال، اگر بتوانید چارچوبی را برای دوره خود ایجاد کنید که دانش پذیران شما بتوانند آن را درک کنند، و سپس هر مفهوم را در آن چارچوب قرار دهند، دانش پذیران فقط درس را بهتر به خاطر نمی آورند، آنها دلیل محکمی برای رسیدن به پایان آن خواهند داشت.