به یاد دارم زمانی که کارم را در زمینه یادگیری و توسعه شروع کردم، چندین نظریه یادگیری به من داده شد تا مطالعه کنم. صادقانه بگویم خواندن آنها بسیار خسته کننده بود.
آنها می توانند واقعا خسته کننده باشند، به خصوص اگر فقط برای افزودن دانش مطالعه می کنید و نه برای یک پروژه یادگیری.
این ممکن است به این دلیل باشد که برخی از این نظریه ها قبل از استفاده از فناوری طراحی شده اند و در حال حاضر برای یادگیری دیجیتال استفاده می شوند.
برخی استدلال خواهند کرد که چنین نظریه هایی هنگام طراحی یادگیری دیجیتال مفید نیستند، برخی دیگر استدلال خواهند کرد که نظریه های یادگیری، به طور کلی، قدیمی هستند و واقعاً مهم نیستند،
سؤال بزرگ این است: آیا آنها واقعاً مهم هستند؟ آیا آنها هنوز در این عصر دیجیتال مورد نیاز هستند؟
در این مقاله مختصر، میخواهم دیدگاه خود را در مورد زیرعنوانهای زیر به اشتراک بگذارم و شاید بتوانم (در حد توانم) به این سؤال پاسخ دهم، اگر تئوریهای یادگیری همچنان مهم هستند.
تئوری های یادگیری دقیقا چیست؟
نظریه های یادگیری چقدر مهم هستند؟
چه زمانی می توانیم از نظریه های یادگیری استفاده کنیم؟
تئوری های یادگیری دقیقا چیست؟
این نوع سوال به ما کمک می کند تا بفهمیم نظریه های یادگیری در مورد چیست.
من این تعریف توسط موسسه ملی سرطان را دوست دارم: “یک نظریه روشی سیستماتیک برای درک رویدادها یا موقعیت ها ارائه می دهد.”
به همان سادگی که به نظر می رسد، این دقیقاً همان چیزی است که من احساس می کنم نظریه به معنای آن است.
تئوری ها به ما کمک می کنند تا موقعیت ها را تشریح کنیم تا بهتر بفهمیم که چگونه آنها را به روشی سیستماتیک حل کنیم.
همچنین، یک نظریه مانند یک راهنمای گام به گام در مورد اینکه چه کاری و چه زمانی باید اقدام کرد.
نظریه های یادگیری از نظر تعریف فوق تفاوتی ندارند. به گفته (ویکی پدیا)، “نظریه های یادگیری نحوه دریافت، پردازش و حفظ دانش دانش پذیران را در طول یادگیری توصیف می کنند.”
در طول سالها، حتی در اوایل قرن بیستم، محققان همیشه به این فکر میکردند که یادگیرندگان چگونه جذب میشوند و چگونه به بهترین شکل به چالشهای مختلف یادگیری رسیدگی میکنند.
این نظریههای یادگیری مختلفی را به وجود آورده است، این نظریههای یادگیری تا حدودی فرآیندهای یادگیری و استراتژیهایی را که ما در حال حاضر استفاده میکنیم، شکل دادهاند.
نظریه های یادگیری چقدر اهمیت دارند؟
تئوری های یادگیری ممکن است گاهی گیج کننده باشند، به ویژه در عصر یادگیری دیجیتال و یادگیری اجتماعی.
چرا اینطور است؟ ممکن است به نظر برسد که برخی از نظریه های یادگیری به دلیل تاریخ توسعه منسوخ شده اند.
با وجود این، اگر دقت کنید؛ برخی از روش های آموزشی ما به طرز عجیبی با برخی از این تئوری های یادگیری همسو هستند و حتی قبل از اجرای آنها می توان نتایج را پیش بینی کرد.
به یاد دارم که از یک تئوری یادگیری برای طراحی آموزش استفاده کردم و زمانی که با حامیان آموزشی ملاقات کردم و ترس های خود را در مورد استفاده از روش خاصی توضیح دادم، حامیان مالی از انجام توصیه های من امتناع کردند و در نهایت نتیجه همان چیزی بود که من پیش بینی می کردم.
تئوری های یادگیری مختلف می توانند برنامه های آموزشی ما را حتی برای برنامه های یادگیری دیجیتال به شدت متحول کنند.
چه زمانی می توانیم از نظریه های یادگیری استفاده کنیم؟
همانطور که تعریف تئوری یادگیری به وضوح بیان می کند که می توان از آن برای “توضیح نحوه دریافت، پردازش و حفظ دانش دانشپذیران در حین یادگیری” استفاده کرد، موارد زیر چند موقعیت است که من سعی می کنم از نظریه های یادگیری در آنها استفاده کنم، اما آنها محدود به این نیستند. لیست زیر:
زمانی که می خواهید بدانید چگونه می توانید یک جمعیت شناختی خاص از دانش پذیران را آموزش دهید
زمانی که می خواهید بر دانش پذیران خود تأثیر بگذارید
زمانی که می خواهید از حفظ در طراحی یادگیری خود اطمینان حاصل کنید
زمانی که می خواهید بفهمید دانش پذیران چگونه از اطلاعات شما استفاده می کنند
نتیجه
میخواهم نتیجهگیری کنم، نظریهها مهم هستند و بهترین نظریه برای یادگیری وجود ندارد.
آیا ما به نظریه های یادگیری نیاز داریم، پاسخ برای من “بله” است!
آیا باید از همه آنها استفاده کنیم؟
برای من، پاسخ “نه” است!
تئوری ها برای مناسبت های مختلف طراحی می شوند و گاهی اوقات با فرضیات و حقایق آمیخته می شوند.
به عنوان یک طراح یادگیری، باید بدانید که دقیقاً می خواهید در هنگام طراحی آموزش به چه چیزی برسید، سپس اکنون می توانید بهترین تئوری را انتخاب کنید که با هدف شما مطابقت دارد.
من به شدت به اهمیت یادگیری تئوری ها اعتقاد دارم. همچنین، در مقالات بعدی تئوری های یادگیری مختلفی را به اشتراک خواهم گذاشت، امیدوارم شما نیز دوست داشته باشید در مورد آنها مطالعه کنید.