امروزه از دانشگاهیان به طور فزاینده ای انتظار می رود که همه نوع ابزارها و رسانه های دیجیتال را بپذیرند. ما به جای یادداشت، لپ تاپ، تبلت یا کارت USB را به سخنرانی های خود می آوریم تا به مجموعه های دیداری و شنیداری چند رسانه ای متصل شویم.
ممکن است از ما خواسته شود دوره های آنلاین گسترده باز (MOOCS) را آموزش دهیم، تا از رسانه های اجتماعی برای تأثیر تحقیق یا تحویل دوره استفاده کنیم، تا از طریق کلیپ یا پادکست های سخنرانی های خود، مطالب بیشتری را در اختیار مخاطبان قرار دهیم. ما همچنین تشویق می شویم که آموزش و ارزیابی مبتنی بر وب را بپذیریم و از طریق ایمیل ، پیام کوتاه یا حتی فیس بوک از دانش پذیران پشتیبانی کنیم.
در زمانی که تعداد زیادی از افراد زیر ۳۰ سال به ندرت با رسانه های چاپی درگیر می شوند و ترجیح می دهند از طریق دستگاه های تلفن همراه متصل به اینترنت به اطلاعات خود دسترسی پیدا کنند، این مدل آموزش کاملاً منطقی است.
اما، به همان اندازه که دانش پذیران با رسانه های دیجیتال درگیر می شوند ، آیا این خطر وجود دارد که اهمیت نقش دانشگاه ها فراموش شود و این به ضرر آموزش دانش پذیران نیست؟
نقش پیام رسان ها
بدون شک ، رسانه های دیجیتال می توانند آموزش عالی را جذاب تر کنند، هرچند تعامل مدرسین و دانش پذیران در فضایی مشترک که در آن تدریس صورت می گیرد و ارتباطی کاملا نزدیک و رودرو وجود دارد تجربه ای با ارزش و مهم است و به خوبی در امر تدریس تاثیر گذار است، اما، تعداد کمی از دانش پذیران می توانند همواره از این مدل آموزشی بهره مند شوند. امروزه اکثر دوره ها به سمت دیجیتالی شدن پیش می روند و بیشتر دانشگاه ها سعی می کنند با دیجیتالی کردن دوره ها ، بهره وری اقتصادی و جذابیت بازار پیشنهادهای خود را افزایش دهند تا مخاطبان بیشتر و پراکنده تر را جذب نمایند.
کلاسهای سال اول با تعداد صدها نفر از طریق ارائه دوره های چندرسانه ای امکان پذیر است و دانش پذیران معادل آن در خارج از کشور می توانند هزاران نفر باشند. البته باید در نظر داشت که یک رسانه صرفاً وسیله انتقال نیست، بلکه بر شخصیت پیام تأثیر می گذارد.
این سوال وجود دارد که آیا ایده های دانشگاهی، برای ارائه دیجیتال سازگار هستند؟ ممکن است مطالب به سادگی منتقل شوند ولی در عین حال ممکن است به اشتباه انتقال یابند. دوره های دیجیتالی را می توان به صورت واحدهای پاره وقت ، آموزش از راه دور ، خودخوان یا خودآموز تقسیم کرد و آنها را با مدل های متفاوتی ارائه نمود.
حتی یک ستاره دانشگاهی که میلیون ها بازدید برای یک سخنرانی آنلاین کسب می کند ، چیزی بیشتر از یک ابزار بازاریابی در شبکه های اجتماعی نیست. آموزش ، برخلاف سرگرمی ، ذاتاً افزایشی است و ترکیبی منطقی از تعامل شخصی و واسطه ای بین دانشجویان و دانشگاهیان را می طلبد.
مرجع علمی را در مرکز خود نگه دارید
ممکن است اینجا در مورد نکات منفی دیجیتالی شدن آموزش اغراق شود در هر صورت اکثر مراکز آموزشی به اندازه کافی برای معقول بودن دوره های خود وقت می گذارند و تلاش می کنند. تلاششان را می کنند که از افراد متخصص و دارای ایده کمک بگیرند. هرچند همیشه محدودیت هایی نیز برای برگزاری این گونه دوره ها وجود دارد.
روند برگشت دیجیتال سازی در آموزش عالی وجود ندارد، اما یکپارچگی فرآیند حضور و اقتدار دانشگاهی را می طلبد. رسانه ها گاهی معنای پیام را از بین می برند، مگر اینکه در دانشگاه دیجیتال جایی برای حضور گردآورنده مطالب دانشگاهی و مهارت های استدلال ، الهام ، تدوین محتوا و ایجاد آنها وجود داشته باشد.