اگر در خانه خود یک دوچرخه دارید، می توانید جزو افرادی باشید که برای تناسب اندام روزمره از آن استفاده می کنند. در عین حال شما می توانید یکی از افرادی باشید که آن را به امید تمرین منظم خریداری کرده اند اما نتوانسته اند آن را بخشی از برنامه معمول زندگی خود کنند.
دوره موک MOOC یا Massive Open Online Course که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است ، اغلب تأثیرات مشابهی دارد. ده ها هزار دانشجو ممکن است در دوره های آنلاین یک دانشگاه معتبر ثبت نام کنند، اما اکثراً آنها با نرخ فرسایش ۸۰ تا ۹۰ رصد دوره ها را نیمه تمام رها می کنند.
برای اکثر شرکت کنندگان، موک مانند دوچرخه ورزشی دوست داشتنی نیست که شما را با احساس عدم کفایت و شکست همراه می کند.
به دلایل موثق اخیراً موک توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. موک ها توسط اساتید برجسته کاریزماتیک از دانشگاه های بزرگ و نامدار ساخته شده اند و دسترسی به آنها بسیار راحت است. پیش بینی ها حاکی از آن است که آنها به طور حتم جای بسیاری از دانشگاه ها را خواهند گرفت.
موک همچنین در شرایطی ارائه می شود که دولت و دانشگاه های استرالیا در تلاشند مشارکت را گسترش دهند، از جمله اینکه هدف دولت به دست آوردن ۴۰٪ افراد ۲۵-۳۴ ساله دارای مدرک لیسانس یا مدرک بالاتر تا سال ۲۰۲۵ است. در این زمینه ، آموزش و پرورش ممکن است به عنوان یک ظرفیت ساز وسوسه انگیز در بخشی که قبلاً در آن نقش داشته دیده شود ، خصوصاً در تلاش برای هدف قرار دادن دانش پذیرانی که ممکن است از آمادگی کافی برخوردار نباشند یا از مناطق روستایی یا خارج از کلانشهرها باشند.
سوق دادن دانشجویان به استفاده از موک یک آزمایش رایگان است.
آیا موسسه ورزشی استرالیا می تواند همین کار را با استفاده از دوچرخه های ورزشی با موفقیت ترین افراد برای تبدیل شدن به دوچرخه سوار پیست انجام دهد؟ مسلماً مسئله در همین جا نهفته است.
برای بسیاری از دانشگاهیان استفاده از موک منطقی است، آنها کمی شبیه یک ورزشکار نخبه هستند ، که ممکن است نیاز به آموزش در خانه داشته باشند و برای آن دوچرخه ورزشی یک گزینه مناسب است. اما برای یک فرد با توانایی و مهارت متوسط که تازه شروع به فعالیت بدنی می کند ، اگرچه دوچرخه ورزشی جذاب محسوب می شود اما در نهایت برایش مشکل ساز است.
در این روش کار در خانه هیچ کس نمی داند که ما چقدر خوب یا بد هستیم و در مقایسه با کار و تمرین در سالن ورزشی بسیار ارزان به حساب می آید به جز سرمایه گذاری اولیه برای تجهیزات (دوچرخه) هیچ گونه هزینه و خطر دیگری وجود ندارد. اما از آنجا که هیچ فرد دیگری در دسترس نیست تا شاهد فعالیت و تمرین های شما باشد، هیچ بازخوردی به مهارت های به دست آمده شما (به غیر از بوق و چراغ های راهنمایی) وجود ندارد.
برای مبتدیان کلاس گروهی مناسب تر است. دیدن اینکه دیگران کاری را که شما می خواهید انجام دهید انجام می دهند بسیار انگیزه آور است. شما نسبت به گروه احساس تعهد می کنید و سرمایه گذاری و هزینه ی شما برای کلاس باعث می شود همراه باشید و بهتر فعالیت کنید.
از نظر تئوری ، ورزش دوچرخه اختراعی درخشان است. اما اثرات روانشناختی آن مشخص است. این ورزش فرد را از نظر اجتماعی درون گرا می کند: ما می توانیم از اجتماع دور بمانیم و تا وقتی که ما مانند هرکول ظهور نکنیم ، هیچ کس در مورد اعمال و مهارت ها و خجالت ما چیزی نمی داند.
اگر کسی بخواهد روند پیشرفت ما را بررسی کند، وسوسه می شویم که دروغ بگوییم: “اوه ، من همیشه و تقریباً روزانه از آن استفاده می کنم!” بالاخره غرور شما در معرض خطر است. این توهمات احتمالاً با مشکلات تقلب در موک همسو است. تقلب در چنین شرایط کم خطر اما نجات غیر صادقانه از احساس عدم کفایت چیست؟
یادگیری ناامن
گفته شده است که فرسایش گسترده در موک به علت ثبت نام های بسیار و در عوض ریزش فراروان آن است و تعهد چندان در آن معنا ندارد.
دانشگاهیانی با اخذ درجه دکترا ثابت کرده اند ، پس از اینکه موک را رها میکنند ، در برابر ناامنیهای دیگر آسیب پذیرتر خواهند بود، گرچه دلایل مختلفی برای انصراف هر کس وجود خواهد داشت. از ۸۰-۹۰٪ افرادی که منصرف می شوند ، نمی توانیم فرض کنیم که همه نسبت به کناره گیری بی تفاوت هستند ، برخی از آنها بعد از انصراف از ادامه ی دوره احساس یاس و ناتوانی در تلاش برای دست یافتن به آموزش را پیدا میکنند.
محدودیت های آنلاین
به تعبیری ، هر چیزی که به صورت آنلاین و رایگان در دسترس باشد ، برای بسیاری از افراد اتفاق خوبی است ، اما وظیفه مدرس این است که مطمئن شود مطالب قابل فهم هستند. ما زمانی که توجه دانشجویان را به خود جلب می کنیم و آنها را به تحصیل امیدوار میکنیم مسئولیت هایی را در قبال آنها برای خود ایجاد کرده ایم.
به صورت پیش فرض، موک این طور در نظر میگیرد که دانش پذیران، یادگیرندگان خودتنظیمی هستند که از قبل مهارت های علمی و ICT را برای موفقیت در تحصیل کسب کرده اند.
فکر می کنید می توانید در موک انفرادی یاد بگیرید؟ یا فکر می کنید به یک کلاس با تعامل دانشجو و مدرس نیاز دارید؟