مشاغل طراحی آموزشی در اقتصاد تحول دیجیتال

این عنوان پیچیده ای برای یک مقاله است، اما از پس آن حرفه موضوعی پیچیده است.

تنها زمانی می‌توانید شغل خود را پیش‌بینی کنید که بتوانید ببینید صنعت شما چگونه در حال تکامل است و برخی از پذیرندگان اولیه در صنعت شما چه می‌کنند.

 از این رو، ما با بررسی ۵ شرکت برتر در فضای آموزش شروع می کنیم و نحوه کسب و کار آنها را مشخص می کنیم.

در مرحله بعد، ما به سرعت درباره چگونگی تکامل برنامه ریزی شغلی بحث خواهیم کرد و در نهایت به مفهوم وسعت در مقابل عمق خواهیم پرداخت.

این مفهوم در سال های گذشته کارمان برای ما بسیار مفید بوده است. ما در مورد اینکه چگونه می توانید از این چارچوب برای برنامه ریزی شغلی خود استفاده کنید صحبت خواهیم کرد.

۵ شرکت برتر در فضای فناوری آموزش

فوربس مقاله ای را منتشر کرد که در آن ۱۰ شرکت برتر فناوری آموزشی را که باید مراقب آنها بود فهرست کرده است.

۱٫ Udemy.

زمانی بود که یادگیری یک مهارت جدید، وقت گیر و پرهزینه بود. شما باید یک مؤسسه را پیدا می کردید، شهریه پرداخت می کردید و بر اساس جدول زمانی آنها در کلاس ها شرکت می کردید.

با توجه به سرعت سریع پیشرفت تکنولوژی، یافتن زمان و پول برای ادامه حضور در چنین کلاس‌هایی غیرممکن است.

Udemy به یک متخصص موضوع اجازه می دهد دوره هایی را با قیمت بسیار مناسب ایجاد کرده، منتشر کند و بفروشد.

این به دانش پذیران اجازه می دهد تا با پرداخت کسری کوچک از هزینه ای که برای آموزش حضوری می پردازند، از بهترین ها بیاموزند.

۲٫ آندلا.

Andela یک شرکت شتاب دهنده استعداد است که دوره های برنامه نویسی فشرده را در نیجریه و کنیا برگزار می کند.

این برنامه دانش پذیران آفریقایی واجد شرایط را بدون توجه به سن، درآمد یا جنسیت با توسعه دهندگان برجسته ای که به آنها نحوه کدنویسی را آموزش می دهند، متحد می کند.

سپس دانش پذیران در شرکت های فناوری پیشرو در سراسر جهان قرار می گیرند.

۳٫ کورسرا.

Coursera در زمینه اثبات تحصیلات دانشگاهی واقعی به افراد به صورت رایگان یا با هزینه بسیار کم آموزش می دهد.

چنین پیشنهادهایی عموماً به عنوان MOOC شناخته می شوند و MIT آنها را مهمترین فناوری آموزشی در ۲۰۰ سال گذشته نامید.

۴٫ کالتورا.

فناوری Kaltura برای پاسخگویی به نیازهای چندوجهی شرکت های رسانه ای مانند HBO ایجاد شد.

سپس شروع به ارائه خدمات به شرکت‌های بزرگ از جمله بانک آمریکا کرد و اکنون همان عملکرد را به شرکت‌های آموزشی برای راه‌اندازی و مدیریت خدمات پخش ویدیو ارائه می‌دهد.

۵٫ یادگیری پلک زدن.

ناشران مختلفی در سراسر جهان وجود دارند که اطلاعات درخشانی را برای هر موضوعی ایجاد کرده اند.

آموزش چشمک زدن به مدیران بخش و معلمان این امکان را می دهد که قطعاتی از محتوا را از هر یک از این ناشران انتخاب کنند و کتاب شخصی خود را برای دانش پذیران ایجاد کنند.

سوال میلیارد دلاری

عنوان در اینجا تصادفی نیست. صنعت آموزش در میانه یک تحول است و شرکت های متعددی وجود دارند که برای تبدیل شدن به تک شاخ میلیارد دلاری بعدی رقابت می کنند.

با این حال، برای شرکت در این انقلاب، ما طراحان آموزشی باید مهارت ها و رویکرد خود را توسعه دهیم.

بر اساس شرکت‌هایی که در بالا توضیح داده شد، چه تعداد شرح شغلی را در اینجا می‌بینید که نیاز به دانش دقیق در مورد نحوه ایجاد آموزش‌های مبتنی بر وب، آموزش‌های تحت هدایت مربی، کمک‌های شغلی و تمام کارهای سنتی دیگری دارد که طراحان آموزشی برای انجام آن‌ها آموزش دیده‌اند. 

فکر می‌کنید چقدر زمان می‌توان صرف پر کردن یک الگوی تجزیه و تحلیل دقیق نیازها و ایجاد یک سند طراحی ۱۰ صفحه‌ای کرد که هر صفحه از دوره پیشنهادی را مشخص می‌کند؟

به زودی شاهد مجموعه جدیدی از مهارت ها خواهیم بود که تقاضای زیادی دارند. به عنوان طراحان آموزشی، ما باید این مهارت ها را به دست آوریم تا پیشنهادات مرتبط را برای یادگیرنده امروزی توسعه دهیم.

درک سنتی از مشاغل

ما به طور سنتی مفروضات زیر را در مورد شغل خود داریم. برخی از ما همیشه به این شرایط فکر نمی کنیم، اما این فرضیات به طور ناخودآگاه نقش مهمی در انتخاب شغلی ما دارند.

 ما فرض می کنیم پیشرفت شغلی به طور خودکار با گذشت زمان اتفاق می افتد.

سرعت تحول دیجیتال به معنای زمان در چیزی است که اکثر ما نداریم.

 ما فرض می کنیم سخت کوشی کافی است.

سخت کوشی یک عنصر ضروری، اما نه کافی برای پیشرفت شغلی است. بسیار مهم است که روی مهارت های مناسب در زمان مناسب سخت کار کنید و بتوانید نتایج را ارائه دهید.

 ما فرض می کنیم پیشرفت شغلی خطی است.

ما همیشه از پایین نردبان شروع می کنیم و تنها راه بالا رفتن است. تغییر ماهیت محل کار به این معنی است که حرکات افقی و گاهی اوقات حتی رو به پایین ممکن است ایده خوبی برای ایجاد مهارت های جدید باشد که اطمینان حاصل کند که شما در محل کار مرتبط هستید.

 ما فرض می کنیم برای همیشه در یک دامنه کار خواهیم کرد.

ما دیگر این تجمل را نداریم که بگوییم “من یک طراح آموزشی هستم و این کار من نیست”.

ممکن است مجبور شویم یک ویدیو را ویرایش کنیم، مقداری کد بنویسیم، یک تصویر گرافیکی را تغییر دهیم و ROI را در آموزش اندازه گیری کنیم تا مطمئن شویم که به کسب و کارمان ارزش افزوده می دهیم.

برنامه ریزی شغلی برای تحول دیجیتال

معتقدیم تنها کار مهمی که یک طراح آموزشی – اگر عنوان در چند سال آینده ثابت بماند – خواهد داشت، ایجاد برنامه درسی جذابی است که می تواند به موقع، در قطعات کوچک، در هر دستگاهی مصرف شود و تجزیه و تحلیل هایی را برای آن ها فراهم کند.

کسب و کار شما در مورد چگونگی حرکت دادن سوزن برای سازمان شما.

طراحان آموزشی باید هر کاری که لازم است برای به دست آوردن این نتایج انجام دهند و این به معنای خروج از مرزهای سنتی است.

تقریباً غیرممکن است که یک طراح به طور همزمان در همه این موارد ماهر باشد. به همین دلیل است که گفتگوی وسعت و عمق اهمیت پیدا می کند.

طراحان آموزشی برای طراحی راه‌حل‌های یادگیری تأثیرگذار باید دانش گسترده‌ای داشته باشند، اما در چند زمینه نیز به تخصص موضوعی عمیق نیاز دارند.

در اینجا برخی از مهارت‌های کلیدی را نشان می‌دهیم که فکر می‌کنیم در چند سال آینده برای طراحان آموزشی مرتبط باشد. بیایید هر یک از این مهارت ها را مرور کنیم.

۱٫ طراحی دوره.

این به طور سنتی مهارتی است که بهترین طراحان آموزشی از قبل دارند. توانایی نگاه کردن به محتوای خام و استفاده از Blooms Taxonomy و Gagnes Nine برای ایجاد یک دوره جذاب و موثر.

اکیداً توصیه می‌شود که طراحان آموزشی دوره آموزشی Neuroscience of Learning توسط بریت آندریاتا را در Lynda.com بررسی کنند تا در مورد اینکه چگونه می‌توانید نقاط بین علوم اعصاب و نظریه‌های قدیمی طراحی آموزشی را که برای ما کار می‌کردند، بیاموزید.

۲٫ ابزار.

بازار آموزش مملو از ابزارهایی است که به شما امکان می دهد محتوای تعاملی و مدولار را توسعه دهید.

Articulate 360، Adobe Suite، Inkling و Camtasia نمونه هایی از ابزارهای محبوبی هستند که در بازار موجود هستند.

اکثر مردم می دانند که چگونه از این ابزارها استفاده کنند، اما مهم است که بفهمیم چه زمانی از کدام ابزار خاص و چرا استفاده کنیم.

به عنوان مثال، Articulate Storyline زمانی بهترین کار را انجام می دهد که بخواهید آموزش الکترونیکی تعاملی و گیمیفی را بسازید و از آن پشتیبانی کنید، در حالی که Captivate برای فعالیت های شبیه سازی خاص بهترین کارکرد را دارد.

 اگر بخواهید قطعات کوچکی از اطلاعات را بسازید و منتشر کنید، Articulate Rise بهتر عمل می کند، که می تواند در یک سیستم مدیریت یادگیری سنتی میزبانی شود، اما Inkling زمانی که می خواهید کتاب های دیجیتالی ایجاد کنید که می توانند در دستگاه تلفن همراه یا رایانه لوحی هر کاربر دانلود شوند، فوق العاده کارآمد است.

قیمت گذاری نیز سهم زیادی در انتخاب ابزارها دارد، زیرا اکثر شرکت ها اکنون بر اساس قیمت اشتراک کار می کنند و سعی می کنند مجموعه کاملی را در اختیار یک طراح آموزشی قرار دهند.

توانایی انتخاب ابزار مناسب برای سناریوی مناسب برای موفقیت یک طراح آموزشی بسیار مهم است.

۳٫ MOOCs.

MIT MOOC ها را مهم ترین فناوری آموزشی در ۲۰۰ سال گذشته نامید و آنها این را به دلایل خوبی بیان کردند.

 Coursera یکی از اولین پیشگامان در این فضا بود و این مدل به سرعت توسط برخی دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفت.

سازمان ها برای رسیدن به این موج نسبتاً کند عمل کرده‌اند، اما SAP با Open SAP پیشرو است.

آنها دوره های مرتبط با فناوری های SAP و غیر SAP را به مخاطبان فنی ارائه می دهند.

این به آنها کمک می کند تا تخصص فنی کافی در این زمینه برای حمایت از رشد سریع SAP ایجاد کنند و همچنین تضمین می کند که کارشناسان SAP دائماً با سناریوها و نگرانی های پیاده سازی در دنیای واقعی در تماس هستند.

هر شرکت فناوری بزرگی که به دنبال به دست آوردن رهبری فکری و مشارکت ذهنی در بازار است، به خوبی این مدل را اتخاذ خواهد کرد.

طراحان آموزشی باید بیاموزند که چگونه با کارشناسان شریک شوند و قطعات کوچکی از اطلاعات را ایجاد کنند که می تواند در محیط MOOC منتشر شود.

آنها همچنین ممکن است نیاز به یادگیری اصول اولیه راه اندازی و کار با برخی از محیط های MOOC داشته باشند.

۴٫ فن آوری های یادگیری.

بین ابزارها و فناوری های یادگیری تفاوت معناداری وجود دارد. Articulate مجموعه ای از ابزارها را برای ایجاد محتوا ارائه می دهد، اما CMS، LMS، یا LCMS نمونه هایی از فناوری های یادگیری هستند.

سفر تحول دیجیتال به این معنی است که افراد زیادی نیاز به یادگیری مهارت های جدید دارند و باید آن را خیلی سریع انجام دهند.

این به این معنی است که فضای زیادی برای استفاده از یادگیری ماشین، هوش مصنوعی، دروپال و سایر فناوری‌های مشابه برای ساخت راه‌حل‌های سفارشی وجود دارد.

چنین فناوری هایی به تدریج در استفاده از جریان اصلی نفوذ می کنند و تحول دیجیتال تضمین می کند که این نوآوری ها خیلی سریع به جریان اصلی تبدیل می شوند.

به‌عنوان یک طراح آموزشی، ممکن است همه تکه‌های فناوری را از درون ندانید، اما اگر می‌خواهید با استفاده از آموزش، تحول را هدایت کنید، باید بدانید که روی کدام فناوری شرط‌بندی کنید و دانش کافی برای همکاری با گروه مناسب از متخصصان را داشته باشید.

۵٫ تجارت.

بسیار مهم است که طراحان آموزشی تجارت آموزش را درک کنند. ساخت و اجرای یک برنامه آموزشی چقدر هزینه دارد؟

چگونه بازده سرمایه گذاری را برای ذینفعان اندازه گیری می کنید؟

چگونه تأثیر کسب و کار آموزش را نشان می دهید؟

اگر هنگام طراحی آموزش برای این رویدادها برنامه ریزی نکرده اید، شانس انجام موفقیت آمیز این کار به عنوان پس از مرگ بسیار نادر است.

بسیاری از طراحان آموزشی شکایت می کنند که رهبران آنها نظریه های طراحی آموزشی را درک نمی کنند و از خلاقیت قدردانی نمی کنند.

در همین حال، رهبران برای همیشه نگران هستند که طراحان این واقعیت را درک نکنند که برای ساختن آموزش نیاز به پول واقعی است و چرخه‌های طراحی نمی‌توانند برای همیشه ادامه داشته باشند.

تنها راه برای شکستن این بن بست این است که طراحان آموزشی بیشتر در مورد تجارت بیاموزند.

یک منبع بسیار خوب این است که برای این دوره در Udemy ثبت نام کنید و سپس با دوره خود مانند یک کسب و کار کوچک رفتار کنید.

شما می توانید برخی از این مهارت ها را پیاده سازی کنید و به سازمان خود کمک کنید تا ارزش توسعه آموزش را به نمایش بگذارد.

۶٫ گیمیفیکیشن.

سر و صدای زیادی پیرامون این کلمه وجود دارد و بسیاری از شرکت‌ها مانند Badgeville با استفاده از برخی درایوهای اصلی کلیدی تعریف شده در گیمیفیکیشن، ثروت زیادی به دست می‌آورند.

توصیه می‌کنیم با خواندن این کتاب توسط یو کای چو شروع کنید تا به انگیزه‌های اصلی در انسان‌ها و اینکه چرا آنها به معماری مبتنی بر بازی پاسخ خوبی می‌دهند، بفهمید.

سپس، مدتی را با Articulate Storyline بگذرانید تا از محرک ها و متغیرها برای ایجاد چند نمونه استفاده کنید.

این به شما امکان می دهد تا برخی از مفاهیم گیمیفیکیشن را اعمال کنید. هر زمان که نیاز به استفاده از گیمیفیکیشن در یک دوره دارید، می توانید برنامه درسی گیمیفیکیشن جذابی را با استفاده از استوری لاین بسازید یا با فروشنده ای شریک شوید که می تواند گزینه های بیشتری به شما بدهد.

در هر صورت، دانش پایه در مورد گیمیفیکیشن به شما کمک می‌کند تا از محرک‌های اصلی درون افراد استفاده کنید و تجربیات یادگیری جذابی ایجاد کنید.

۷٫ واقعیت مجازی (VR).

به لطف Google Cardboard و Unity 3D، هر کسی که مهارت‌های کدنویسی و خلاقیت اولیه را داشته باشد، می‌تواند از واقعیت مجازی بهره مند شود.

سناریویی را در نظر بگیرید که در آن باید توسعه دهندگان نرم افزار را در زمینه همدلی با مشتری آموزش دهید.

این یک مهارت کلیدی است که به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا مسائل مشتری را درک کنند و نرم افزار عالی ایجاد کنند.

آیا می توانید اطمینان حاصل کنید که هر توسعه دهنده با یک مشتری ملاقات می کند و نکات دردناک آنها را درک می کند؟

آیا هر توسعه‌دهنده‌ای می‌تواند ببیند که چگونه نرم‌افزار آنها ممکن است مشکلاتی را برای مشتریان ایجاد کند؟

این از نظر لجستیکی و مالی غیرممکن است. با این حال، واقعیت مجازی این امر را به واقعیت تبدیل می کند و مزایای چنین رویکردی شگفت انگیز است.

تیم‌های توسعه نرم‌افزار می‌توانند در ایستگاه‌های کاری خود بنشینند و یک محیط کاملاً پر مشتری را بررسی کنند.

آنها می توانند با چالش ها و دردهای مشتری زندگی کنند و نفس بکشند. هیچ مقدار آموزش مبتنی بر وب نمی تواند آن اثر را تکرار کند.

۸٫ ویرایش رسانه.

این احتمالاً ساده‌ترین مهارت برای طراحان آموزشی است. ابزارهایی مانند Camtasia و Audacity ویرایش ویدیو و صدا را بسیار ساده می کنند.

این مهارت‌ها ضروری هستند زیرا شما قطعات کوچکی از اطلاعات می‌سازید که می‌توانند در همه دستگاه‌ها مصرف شوند.

این به طراحان آموزشی اجازه می دهد تا بر روی توسعه و انتشار سریع قطعات تمرکز کنند و طراحان گرافیک و رسانه را برای پیشنهادات با ارزش بالاتر مانند طراحی رابط های گیمیفیکیشن یا ایجاد آموزش های واقعیت مجازی آزاد می کند.

خلاصه

این تحول ممکن است دلهره آور به نظر برسد، اما پاداش برای افرادی که شرکت می کنند ملموس است.

شما بخشی از چهارمین انقلاب صنعتی تحول دیجیتال خواهید بود و به ایجاد تفاوت های بزرگ برای یادگیرندگان و سازمان خود کمک خواهید کرد.

مفهوم ماتریس وسعت و عمق را به خاطر بسپارید. برای طراحی راه‌حل یادگیری بهینه، به وسعت همه این مهارت‌ها نیاز دارید، اما تنها به عمق چند مهارت اصلی نیاز دارید که به آنها علاقه دارید.

عمق شما تضمین می کند که همچنان به کسب و کار خود ارزش اضافه کنید، در حالی که وسعت باعث می شود نقاط کور خود را بشناسید و می توانید برای ایجاد راه حل بهینه با کسی همکاری کنید.