من در اواسط دهه ۴۰ زندگی ام، در عصری بزرگ شدم که فناوری به اندازه امروز پربار نبود، به خصوص در کلاس درس.
آشنایی من با کامپیوتر به شکل یک جعبه بزرگ بود که یک صفحه سیاه و سبز وصل شده بود و (از حافظه) BASIC بود.
پس از وارد کردن چند خط کد، با دیدن نام خود در سراسر و پایین صفحه نمایش داده میشد و دائماً بهروزرسانی میشد – این بسیار شگفتانگیز بود!
وقتی کلاس را ترک کردم، همه چیز به زودی فراموش شد – زمان ادامه درس در خانه فرا رسیده بود و هیچ کامپیوتری در آنجا نبود.
دلیل اینکه من در مورد این بخش کوتاه از گذشته خود صحبت می کنم این است که این یک سناریوی غیرعادی برای کسی که اکنون در اواسط ۳۰ سالگی به بعد است نیست.
ما گوشی هوشمند، تبلت یا این چیز دیوانه وار به نام «اینترنت» نداشتیم. روشی که ما یاد گرفتیم با نحوه یادگیری کودکان امروزی بسیار متفاوت بود.
بیایید به امروز بیاییم. من می خواهم یک سناریوی ساختگی را به شما معرفی کنم که در دنیای امروز چندان بیجا به نظر نمی رسد.
جودی ۴۷ ساله است و در لانگریچ، اوت بک کوئینزلند، استرالیا زندگی می کند. در ۲۵ سال گذشته او ۳ فرزند خود را بزرگ کرده است در حالی که شوهرش دیوید، زمینی را در ایستگاه گاوداری آنها اداره می کرده است.
جودی قبل از تشکیل خانواده و نقل مکان به لانگریچ به عنوان وکیل حقوقی در بریزبن کار می کرد.
در طول ۲۰ سال گذشته، جودی سختیهای زیادی را در زمین تجربه کرده است و در برخی مواقع مجبور بوده است که از آن رنج ببرد.
فن آوری مدرن به عنوان یک ضرورت تلقی نمی شد، بنابراین بدون وجود یا به دنبال جایگزین های ارزان تر بود.
پوشش تلفن همراه تقریباً در ملک او وجود نداشت. با این حال، خانواده در سال ۲۰۰۳ اینترنت را برای کمک به کودکان در تحصیل در مدرسه بر روی یک کامپیوتر اولیه دریافت کردند.
فرزندان جودی اکنون در ۲۰ سالگی هستند.
پسر بزرگ هنوز در خانه زندگی می کند و در زمین در تجارت خانوادگی کمک می کند. فرزند وسطی مسیر فناوری اطلاعات را انتخاب کرده است، اما به سیدنی نقل مکان کرده و به عنوان مشاور در یک شرکت مالی بزرگ مشغول به کار است.
کوچکترین دختر به ساحل رنگین کمان نقل مکان کرده است و در حالی که به عنوان یک چترباز پشت سر هم کار می کند، رویاهای خود را برای هنرمند شدن دنبال می کند.
با توجه به اینکه بچهها در حال حرکت هستند، جودی تصمیم گرفته است که به کار بازگردد و همیشه جنبه تجاری کار شوهرش را دوست داشته است.
او انتخاب می کند تا دیپلم کسب و کار را به عنوان دانشجوی راه دور تکمیل کند و بیشتر دوره را به صورت آنلاین بگذراند.
این دوره نیاز به دسترسی به اینترنت و توانایی تکمیل گزارشات پیچیده در اکسل و همچنین ورد و امکان بارگذاری ارزیابی ها و تکالیف در سیستم مدیریت یادگیری دارد.
ممکن است بتوانید با جودی ارتباط برقرار کنید یا شخصی مشابه را بشناسید. اولویت های او پس از ترک تحصیل (و کار مختصر) ازدواج و بزرگ کردن فرزندان اش بود.
تحصیلات خود او صرفاً مبتنی بر کار و بر اساس آموزش شغلی بود. دور از تصور نیست که آخرین باری که جودی در مدرسه بوده، این فناوری احتمالاً به یک پروژکتور بالای سر هم گسترش یافته است.
حالا که جودی میخواهد دوباره درس بخواند، با چالشهای زیادی روبروست. روشی که در آن به جودی آموخته شد مدت هاست که تغییر کرده است.
یادگیری از راه دور چیزی نبود که به راحتی در دسترس باشد، اما تا حد زیادی بخشی از محیط یادگیری امروزی است.
من چالش هایی را که جودی و سایر فراگیران بزرگسال ممکن است در استفاده از فناوری برای یادگیری با آن مواجه شوند، خلاصه کرده ام.
۱٫ تعصب
چند بار در اینجا میگوییم که «Apple® بهتر از Android® است» یا «Microsoft® نسبت به Apple® برتری دارد»؟
این را می توان به «وقتی در اینترنت هستید، از Chrome® استفاده کنید زیرا در Internet Explorer® کار نمی کند» گسترش یابد.
این روزها چنین چیزهایی بسیار رایج هستند، با این حال این مسئله می تواند بر نحوه دسترسی یک یادگیرنده بزرگسال به ابزارهای یادگیری تأثیر بگذارد.
در مورد یک یادگیرنده بزرگسال فکر کنید که به سادگی از Microsoft Windows® استفاده می کند و فقط از مرورگر وب داخلی (Internet Explorer®) استفاده می کند این موضوع چه تأثیری بر آنها خواهد داشت؟
همچنین بزرگسالانی وجود دارند که فقط از Android® استفاده می کنند و از هیچ برند دیگری استفاده نمیکنند. همه ما چنین کسانی را می شناسیم!
هنگامی که طراحان آموزشی در حال طراحی دورههایی هستند، باید به این فکر کنند که پلتفرم ابزارهای خود را آگنوستیک کنند، زیرا در هر پلتفرمی کار میکنند و تبعیض قائل نمیشوند.
این به آن سادگی که به نظر می رسد نیست، اما از دیدگاه یک یادگیرنده بزرگسال، باید در نظر گرفته شود.
۲٫ سواد
این سوالات را از خود بپرسید:
آیا همه می توانند در اینترنت جستجو کنند؟
آیا همه می توانند از موتورهای جستجوی مختلف استفاده کنند و عبارت جستجو را برای اصلاح جستجوی خود تغییر دهند؟
اینها فرضیاتی است که مربیان مطرح می کنند. با توجه به فناوری که همه ما به آن دسترسی داریم، اینها مفروضات نسبتاً خوبی هستند.
اینها همه اطراف ما است، بنابراین همه آن را می دانند. درست است؟
اما اینجا باید مخالفت کنم. من برای شما مثالی می زنم که شخصاً آن را تجربه کرده ام. در حین ارائه یک کارگاه آموزشی کوتاه در iPad® ۱۰۱، یک دانش پذیر بزرگتر از من پرسید: «سی دی کجا می رود؟».
این باعث خنده چند نفری در کلاس شد. فقط به این دلیل که ما با فناوری بمباران شده ایم به این معنی نیست که آن را درک می کنیم.
این شخص عادت کرده بود که یک سی دی که اطلاعاتی روی آن قرار دارد و ما به سادگی آن را در رایانه قرار می دهیم و اطلاعات بارگذاری می شود، وجود داشته باشد.
تا آنجا که به آنها مربوط می شود، iPad® یک کامپیوتر است، پس چرا نباید سی دی داشته باشد؟ همچنین سطحی از “اصطلاحات تخصصی” وجود دارد که با فناوری همراه است.
این می تواند برخی افراد را متحیر کند. ما جوک های نسل قدیم را می شنویم که می گویند FaceTube یا MyFace و غیره، اما وقتی به آن فکر می کنید، به این دلیل است که آنها نمی فهمند – آنها سواد دیجیتالی ندارند.
مثال دیگر این است که من یک بار در یک کارگاه به آن اشاره کردم، “فقط Google® Office 365®”. برای من، این یک جمله ساده بود. Google® را باز کنید، عبارت جستجوی Office 365® را وارد کنید و پیوندها را دنبال کنید.
با این حال، روز بعد ایمیلی دریافت کردم که در آن نوشته شده بود «از کجا می توانم Google® Office 365® را پیدا کنم؟».
۳٫ تجربه و قرار گرفتن در معرض
فناوری که بزرگسالان در معرض آن قرار می گیرند بسیار متفاوت است و می تواند بسیار متنوع باشد.
اگر بخواهیم به مثال خود از جودی نگاه کنیم، او چقدر در معرض فناوری قرار گرفته است؟ این احتمال وجود دارد که خانواده یک رایانه شخصی برای بچه هایی که برای انجام تکالیف به مدرسه می رفتند داشته باشند.
آنها از مادرشان کمک می خواستند، اما او نمی توانست آنقدر کمک کند، زیرا هیچ تجربه ای با رایانه شخصی نداشت.
با گذشت زمان، بچه ها او را در معرض انواع مختلف فناوری قرار می دهند، اما آیا این کافی است؟
وقتی صحبت از شروع مجدد مطالعه یک دانش پذیر بزرگسال می شود، آیا تجربه آن را دارند که فقط یک دوره یا منبع آنلاین را انتخاب کنند و مستقیماً وارد آن شوند؟
من از یک مثال استفاده می کنم و این بار مادرم را وارد آن می کنم. او در اوایل دهه ۷۰ زندگی خود است و تا حدودی در معرض فناوری قرار گرفته است، صرفاً من و برادرم با صبر و حوصله او را از طریق فناوری های مختلف طی چند سال گذشته هدایت کرده ایم.
او اکنون یک iPad® دارد، که عالی است، اما از او بخواهید یک PDF را دانلود کند، او نگاهی به شما میاندازد و نمیداند چطور این کار را انجام دهد.
او ممکن است ایمیل هایی با فایل های PDF به عنوان پیوست دریافت کند، اما آیا می داند که چیست؟ قرار نگرفتن در معرض فناوری رایج امروزی، که ممکن است آن را بدیهی تلقی کنیم، می تواند بر دانش پذیران بزرگسال تأثیر بگذارد.
۴٫ ترس
وقتی صحبت از فناوری به میان میآید، ترس واقعی از از دست دادن دادهها، از دست دادن عکسها، شکستن چیزها یا از دست دادن تمام جزئیات شخصی آنها است، به خصوص در مورد بزرگسالان.
بزرگسالانی که در معرض فناوری قرار نگرفتهاند، فقط «داستانهای ترسناک» را از رسانهها یا خانواده میشنوند که در آن اتفاقی رخ داده است، خواه هک یا کلاهبرداری شده باشد.
با ربط دادن این موضوع به یادگیری، اگر یک یادگیرنده بزرگسال ترس واقعی از فناوری داشته باشد، به احتمال زیاد نمی تواند از هیچ شکلی از ابزار آموزش الکترونیکی استفاده کند.
هشدارها و پیامهایی که ظاهر میشوند و فقدان سواد دیجیتالی، میتواند باعث ایجاد استرس ناخواسته برای بزرگسالانی شود که قبلاً از فناوری ترس داشتند.
این همچنین می تواند منجر به تسلیم شدن آنها شود. مادرم قبل از تکمیل یک دوره آنلاین برای کارش باید یک نظرسنجی از ۱۰ سوال را تکمیل کند.
به اندازه کافی ساده به نظر می رسد، اما نحوه طراحی این نظرسنجی به این صورت بود که او برای تکمیل آن تلاش می کرد.
پیام ها و طراحی بد کاربر، تجربه کاربری بدی را ایجاد کرد. ترس او از ناشناخته ها به وجود آمد و نتوانست پیشرفت کند.
۵٫ قرار گرفتن در معرض اجتماعی و فرهنگی
در نهایت، قرار گرفتن در معرض اجتماعی و فرهنگی با فناوری وجود دارد. من نمی خواهم در اینجا تبعیض قائل شوم، با این حال، بسته به محیط یادگیرنده بزرگسال، آنها ممکن است نتوانند آخرین و بهترین فناوری را بخرند.
این همچنین می تواند به شکاف دیجیتال کمک کند. اگر پیشینه یادگیرنده بزرگسال دارای یک محیط اقتصادی اجتماعی پایین باشد، احتمال کمتری وجود دارد که آنها درک کنند که چگونه از فناوری استفاده کنند.
این نیز می تواند مربوط به خانواده باشد. بدون تبعیض، اگر والدین سواد دیجیتال پایینی داشته باشند، احتمال زیادی وجود دارد که فرزندان نیز سواد دیجیتال پایینی داشته باشند.
نداشتن فناوری می تواند بر روند یادگیری تأثیر بگذارد و خواهد داشت.
به طور خلاصه، یادگیرندگان بزرگسال به روش های مختلف دانش کسب می کنند. آنها بسیار خودهدایت هستند و کمتر باز فکر می کنند. آنها از خود انتظارات بالاتری دارند و اگر فاقد مهارت های تکنولوژیکی برای یادگیری با ابزارهای امروزی باشند، برای تکمیل آموزش خود با مشکل مواجه خواهند شد.
به عنوان مربی، باید این چالش ها را هنگام توسعه ابزارها و دوره های آموزشی آنلاین در نظر بگیریم.